راه نرفته

برای تغیر هیچگاه دیر نیست

راه نرفته

برای تغیر هیچگاه دیر نیست

حکایت زمین

در این روزها کسی برای دوست داشتن تره هم خورد نمیکند.کسی برای احساسات پاک اشرف مخلوقات ارزشی را قائل نمی شود.

چه بر سر ما آمده است؟با خودمان چه داریم میکنیم؟آیا در زمین بمب نفرت و کینه و طمع منفجر شده است؟

چشمها را بسته ایم و جز خودمان به کسی نگاه نمیکنیم...فروتنی را به خاک سپرده ایم.عشق ورزیدن را زنده به گور کرده ایم.

دیگر نقطه ای از بهار در زمین دیده نمیشود همه جا زمستانی سرد و درد آور شده است.دیگر پرندگان آواز زیبای بهاری را نمیخوانند.

دیگر کسی درباره عسق داستانی نمی نویسد.یعنی دیگر لیلی و مجنونی وجود ندارد یا اینکه کسی دیگر اینگونه داستانها را نمیخواند؟

نمی دانم چه شده است فقط این را میدانم زمین دیگر زیبا نیست

دیگر چه دلیلی مانده برای زنده ماندن

نظرات 6 + ارسال نظر
شادی چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 01:59 ب.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

درسته

ماهور چهارشنبه 25 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:02 ب.ظ http://www.bluegirl.blogsky.com

حرف دل من بود

هوشمند شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:28 ب.ظ http://lordworld.blogsky.com/

سلام خوشحالم که میبینم آپ کردی
مطلبت عالی بود

شقایق شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:44 ب.ظ http://bikaranegi.blogsky.com

خیلی قشنگ بود

مریم شنبه 28 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 05:46 ب.ظ http://sooskesiah.blogsky.com

عالی بود بهم سر بزن

nazanin یکشنبه 29 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 02:15 ب.ظ http://nazaninkhoshroo.blogsky.com

فوق العاده بود!مرسی که بهم سر زدی!بازم میام!بازم سر بزن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد