در جنگ جهانى دوم وقتى که قواى متحدین (آلمان و ایتالیا و ژاپن ) فرانسه را
که جزء قواى متفقین (انگلیس و فرانسه و آمریکا و شوروى ) بود، شکست دادند و
در جولاى سال 1940 میلادى انگلستان در میدان نبرد جهانى با دشمن پیروزمند،
تنها ماند، در پاریس کنفرانس سرى بین سه نفر از سران جنگ جهانى (یعنى بین
چرچیل رهبر انگلستان ، و هیتلر رهبر آلمان ، و موسولینى رهبر ایتالیا در
قصر فونتن بلو به وجود آمد، در این کنفرانس ، هیتلر به چرچیل گفت : حال که
سرنوشت جنگ ، معلوم است و بزرگترین نیروى اروپا و متفق انگلیس یعنى فرانسه
شکست خورده است ، براى جلوگیرى از کشتار بیشتر بهتر است ، انگلستان قرداد
شکست و تسلیم را امضاء کند، تا جنگ متوقف شود و صلح به جهان باز گردد.
چرچیل در پاسخ گفت : بسیار متاءسفم که من نمى توانم چنین قراردادى را امضاء
کنم ، زیرا هنوز انگلستان شکست نخورده است و شما را پیروز نمى شناسم ،
هیتلر و موسولینى از این گفتار ناراحت شده و با او به تندى برخورد کردند.
چرچیل با خونسردى گفت : عصبانى نشوید، انگلیس به شرط بندى خیلى اعتقاد
دارد، آیا حاضرید براى حل قضیه با هم شرط ببندیم ، در این شرط هر که برنده
شد باید بپذیرد، سران فاشیست و نازیست (هیتلر و موسولینى ) با خوشروئى این
پیشنهاد را قبول کردند،
در آن لحظه هر سه نفر در جلو استخر بزرگ کاخ نشسته بودند،
چرچیل
گفت : آن ماهى بزرگ را در استخر مى بینید، هر کس آن ماهى را تصاحب کند،
برنده جنگ است ، هیتلر فورا پارابلوم خود را از کمر کشید و به این سو و آن
سوى استخر پرید و شروع به تیراندازیهاى پیاپى به ماهى کرد ولى ، سرانجام بى
نتیجه و خسته و درمانده بر صندلى خود نشست ، و به موسولینى گفت : حالا
نوبت تو است . موسولینى لخت شده به استخر پرید و ساعتى تلاش کرد او نیز بى
نتیجه ، خسته و وامانده بیرون آمد و بر صندلى خود نشست . وقتى که نوبت به
چرچیل رسید، صندلى راحت خود را کنار استخر گذاشت و لیوانى بدست گرفت ، در
حالى که با تبسم سیگار برگ خود را دود مى کرد شروع به خالى کردن آب استخر
با لیوان نمود، رهبران آلمان و ایتالیا با تعجب گفتند: چه مى کنى ؟ او در
جواب گفت :من عجله ای براى شکست دشمن ندارم، با "حوصله" این روش مطمئن خود را ادامه مى دهم ، سرانجام پس از تمام شدن آب استخر، بى آنکه صدمه اى به ماهى بخورد، صید ازآن من خواهد بود!....