راه نرفته

برای تغیر هیچگاه دیر نیست

راه نرفته

برای تغیر هیچگاه دیر نیست

داستان کوتاه مداد رنگی

سلام دوستان این داستان بسیر کوتاه از یکی از دوستام نقل میکنم میگفت
یه روز توی انبار داشتم با مامانم دنبال یه چیزی میگشتیم که یهو مامانم یدونه مداد رنگی 24 رنگ جعبه فلزی پیدا کرد
یهو مامانم زد زیر خنده گفتم چرا میخندی?
گفت اینو براتو خریده بودم تا هر وقت معدلت بیست شد بهتت بدم
واقعا خاک بر سرت!!

حرمت عشق

اگه مَردی ... ؟!!
مَرد بمون ... اگه نیستی ... نامَردی نکن ... !!
اگه تنهایی ... ؟!!
تنها بمون ... اگه نیستی ... تنهاش نذار ... !!
اگه نجیبی ... ؟!!
نجابت کُن ... اگه نیستی ... هرزگی نکن ... !!
اگه عاشقی ... ؟!!
... عاشق بمون ... اگه نیستی ... حُرمتِ عشقو نَشکَن

اخلاق

روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند...جواب داد اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1 اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10 اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100 اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =1000 ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست پس ان انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت = = = = = = نتیجه : اگر اخلاق نباشد انسان خدای ثروت و اصل و نسب و زیبایی هم باشد هیچ نیست .... 
 

اس ام اس خنده دار واسه هر کسی که دوسش دارین

  یه توپ دارم قلقلیه ....... موهای سرم فرفریه ..... مسیج جدید نداشتم سرت کلاه گذاشتم

---------------------------- ----------------------------

   دختره میره تو کتاب فروشی میگه آقا ببخشید کتاب برتری زن بر مرد دارین؟ مرده نگاش میکنه میگه خانم شرمنده ما اینجا رمان تخییلی نمیفروشیم

----------------------------  ----------------------------

   طرز تهیه دختر سالم مواد لازم . ...........اصلا ولش کن مواد رو حروم نکنیم

----------------------------  ----------------------------

   یارو تو مشهد بچش گم میشه نذر می کنه و میگه: یا امام رضا دستم به دامنت، بچم پیدا بشه، دیگه غلط کنم بیام مشهد

----------------------------  ----------------------------

   میدونی چرا قزوینیا آدمای خوشبختین؟ چون هیچ وقت بخت و اقبال جرات نمیکنه بهشون پشت کنه

---------------------------- ----------------------------

   امروز سالگرد تولد پت و مته ! تو هم مثل من این روز رو به خنگ ترین کسی که میشناسی تبریک بگو!!! جنبه داشته باش واسه خودم نفرست

---------------------------- ----------------------------

   برداشتن قدمهای بزرگ در زندگی باعث پاره شدن خشتک انسان میشود

---------------------------- ----------------------------

   دو تا ترک داشتن تو یه ماشین بمب کار میذاشتن یکیشون به اون یکی میگه: اگه این بمب الان منفجر شه چی کار کنیم؟ اون یکی میگه نگران نباش من یکی دیگه دارم

---------------------------- ----------------------------

   ترکه داشت گریه می کرد. باباش پرسید چی شده؟ گفت: عاشق شدم! باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟ گفت: هر کسی که شما صلاح بدونی

----------------------------  ----------------------------

   بند تمبونتیم، ولمون کنی هم ما میریم هم آبروتو می بریم

----------------------------  ----------------------------

   بچه ترکه از پدرش می‌پرسه: بابا، ماه نزدیک‌تره یا اصفهان؟ ترکه میزنه پس گردنش و میگه: آخه پدرسگ، معلومه دیگه، مگه تو از اینجا میتونی اصفهان رو ببینی

----------------------------  ----------------------------

   اگر اصفهانی برات یه اس ام اس (پیامک) داد ، بدون که به یادته ، اگردو تا اس ام اس (پیامک) فرستاد بدون که خیلی خاطرت می خواد ، اگر سه تا اس ام اس (پیامک) فرستاد ، بدون که موبایل مال خودش نیست

----------------------------  ----------------------------

   می دونی سر دره مطب جراحی پلاستیک چی نوشته؟لولو تحویل میگیریم هلو تحویل میدیم

----------------------------  ----------------------------

   می خواستم شمع باشم تا آخر عمر برات بسوزم... ولی نامرد ادیسون برق رو اختراع کرد

----------------------------  ----------------------------

   برای صرف جویی در مصرف سوخت از خانمهای عزیز خواهشمندیم با اولین بوق سوار شوند

----------------------------  ----------------------------

   به ترکه میگن چرا زنتو باچاقو کشتی میگه والا وضع مالیمون خوب نبود که تفنگ بخرم

----------------------------  ----------------------------

   ترکه نشسته بود سر جلسه کنکور. سؤالا رو پخش می کنن و ترکه اول یه پنج دقیقه ای مبهوت به سؤالا خیره میشه . بعد یه پنج تومنی از جیبش در میاره شروع می کنه تند تند شیر یا خط کردن و پاسخ نامه رو پر میکنه . بعد 50-40 دقیقه مراقب میبینه ترکه خیس عرق شده و مرتب یه سکه رو میندازه بالا و زیر لب فحش میده . میره جلو می پرسه داری چیکار میکنی؟ ترکه می گه همه سؤالا رو جواب دادم . دارم جوابامو چک میکنم

----------------------------  ----------------------------

   افسر داشته امتحان رانندگی میگرفته. از ترکه میپرسه: اگه یه نفر وسط خیابون بود، بوق میزنی یا چراغ؟ ترکه میگه: برف پاک کن جناب سروان! افسر تعجب میکنه، میپرسه: یعنی چی؟ ترکه میگه: جناب سروان، یعنی یا برو این طرف یا برو اون طرف

----------------------------  ----------------------------

   رشتیه پای کامپیوتر جو گیر میشه زنشو سند تو ال میکنه

---------------------------- ----------------------------

   اگه دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده بدان بنزین نداره سکته کرده

----------------------------  ----------------------------

   از خـدا یـه گل خواسـتــم،اون بـه مـن یـه بـاغ داد من از خدا یه درخت خواستم،اون به من یه جنگل داد میترسم از خدا تو رو بخوام بهم یک گله گوساله بده

----------------------------  ----------------------------

   به لره میگن بچت حشیش می‌کشه میگه حشیش چیه؟ میگن یه چیزیه که آدم می‌کشه و میره تو فضا. شب پسرش میاد خونه و لره بهش میگه اصغر حشیش می‌کشی؟ پسره میگه نه بابا چطور مگه؟ لره میگه خفه شو پدر سگ، مردم تو آسمونا دیدنت

----------------------------  ----------------------------

   از لره می پرسن؟ چه طوری لر شدی ؟می گه: اولش تفریحی بود

----------------------------  ----------------------------

   به لره میگن علی یارت میگه ما تیممون تکمیله یار خودتون

----------------------------  ----------------------------

   یه روز به لره می گن : دو دو تا میگه : 4 تا می گن :اه اه جکو خراب کردی رفت

ادامه شو خودت بنویس

نمی دانم چه آتشی ست ! احساس می کنم که تیغه ی ناپیدا و ناشناسی دیواره های درونم را میتراشد ، احساس می کنم از درون فرو می ریزم متلاشی میشوم . نه تنها با همه ی موجودات دنیا بلکه با همه حالات و ابعاد و خصوصیات خودم هم بیگانه شده ام . با عقلم ، با حافظه ام ، با روحم ، با قلبم ، با همه ی ایده آلهایم ، با همه ی تمایلاتم ، با…خودم! شده ام : عجزی رنجور و تماشاگر و دگر هیچ! عجز دردمند ناظری که دور ایستاده و خودش را و همه ی رنگ ها و حرکات و عواطف و پیوند ها و مسئولیت ها و عقاید خود را در میان انبوه جمعیت می بیند و گاه...