راه نرفته

برای تغیر هیچگاه دیر نیست

راه نرفته

برای تغیر هیچگاه دیر نیست

استرس و افسردگی احساس نزدیکی مرگ

استرس واکنش جسمانی ، روانی و عاطفی در برابر یک محرک بیرونی است که می تواند موجب سازگاری فرد با تغییرات شود.

سطوح استرس :
استرس کم (مثبت) :
فشار روانی کم در سازگاری ما نقش موثری دارد. مثلاً استرس دانش آموزی را که امتحان دارد وا می دارد که در اتاق را ببندد و خود را از بازی و تفریح منع کند تا بتواند درس بخواند.
استرس کم در وجود افراد به انگیزه و میلی مثبت برای پیشرفت تبدیل می شود.

استرس زیاد (منفی) :
وقتی فشار روانی شدید، مداوم و طولانی باشد موجب بروز بیماری می گردد.

در استرس زیاد بدن سه مرحله را پشت سر می گذارد.
1 – مرحله هشدار‌:
زمانی است که بدن ما در برای یک محرک بیرونی که تاکنون با آن مواجه نشده، قرار می گیرد.

2 – مرحله مقاومت :
بدن ما با محرک یا وضعیت جدید هماهنگ می شود.

3 – مرحله فرسودگی (خستگی) :‌
انسان در مقابله استرس های طولانی، دچار فرسودگی و خستگی مفرط می شود، چرا که توانایی بدن محدود است. این خستگی گاه ممکن است به افسردگی و بیماریهای مختلف روحی روانی و یا حتی مرگ فرد منجر شود.

نشانه های استرس :
استرس می تواند بعضی از نشانه های زیر را بوجود آورد، شدت و نوع علایم آن در افراد متفاوت است.

نشانه های جسمی :
- گرفتگی یا انقباض ( گلو – سینه – شکم ...)
- احساس درد (در ناحیه سر – گردن – کمر)
- تپش قلب
- پرش های عضلانی (تیک)
- خستگی و احساس کوفتگی
- دل درد و در اصطلاح فروریختن چیزی در دل
- تعریف بدن خصوصاً در کف دست ها
- اسهال
- مشکلات خواب
- ناراحتی معده و گوارش
- خشکی دهان
- بی حوصلگی - خلق ناپایدار
- ترس های مرضی بی مورد
- زود رنجی
- داشتن دلشوره بی دلیل - بیقراری

نشانه های رفتاری :
- پرخاشگری – نداشتن تمرکز
- جویدن ناخن، مکیدن انگشت
- بازی با موی سر یا کندن پوست لب (لب گزیدن)
- دندان قروچه ( ساییدن دندانها به هم)
- بی توجهی به وضع ظاهر
- پرخوری یا کم خوری – پرخوابی یا کم خوابی

نشانه های فکری :
- گیجی و شلوغی ذهن – اشتباهات مکرر
- کم دقتی – بهانه جویی
- ناتوانی در به خاطر آوردن حوادث – ضعف در تصمیم گیری

نمونه هایی از عوامل استرس زا :
مرگ همسر یا اعضای خانواده
طلاق
جدایی والدین
ابتلا، به بیماری های صعب العلاج یا از دست دادن عضو
زندانی شدن
از دست دادن شغل
بازنشستگی
وجود فرد معتاد در خانواده
بارداری
تغییرشغل
مرگ یکی از خویشاوندان و یا دوستان نزدیک تغییر مکان به ویژه مدرسه برای دانش آموزان
بدهکاری
اختلاف با خویشاوندان و آشنایان
مشکل داشتن در محل کار با همکاران
مشاجره و ناسازگاری مداوم با همسر، والدین یا فرزندان
ازدواج

هر یک ازعوامل بالا می تواند با استرس کم یا زیاد همراه باشد که بدیهی است در استرس زیرا مشکلاتی را برای فرد به همراه خواهد داشت.

در چه افرادی استرس تأثیر منفی بیشتری می گذارد؟
معمولاً در افرادی که :
1 – با واقعه ای بسیار ناگوار مواجه می شوند.
2 – نسبت به وقایع و حوادث برداشت ذهنی و طرز تلقی منفی دارند
3 – وابستگی بیش از حد به خانواده و دیگران دارند.
4 – اعتماد به نفس کافی ندارند.
5 – به جامعه و آینده خوش بین نیستند.
6 – ناراحتی های خود را با دیگران در میان نمی گذارند.
7 – احساس می کنند در برابر حوادث آینده ناتوان هستند.
8 – سابقه ابتلا به بیماریهای روانی و یا جسمی را دارند.
9 – از حمایت های اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی مناسب برخوردار نیستند.
10 – ذهن خود را درگیر مسایل روزمره می کنند.
11 – از ایمان و ابعاد معنوی مناسب برخوردار نیستند.
12 – در گذشته استرس بیشتری را تجربه کرده اند.
13 – بطور ناگهانی و بدون زمینه قبلی با واقعه ای استرس زا مواجه می شوند.
14 – وقایع استرس زا را بصورت طولانی و مداوم تجربه می کنند.

راهکارهای مقابله با استرس :
1 – توصیه های دین مبین اسلام را بکار گیریم از جمله :
یاد خدا (الا به ذکرا.. تطمئن القلوب)
توکل به خدا
اعتقاد و ذکر (انا الله و اناالیه راجعون)
صلوات بلند
گریه در مراسم عزاداری
نمازخواندن

2 – عوامل استرس را شناسایی کرده و از میان برداریم.
3 - از وقایع اطراف خود اطلاعات دقیق تری کسب کنیم.
4 – از سلامت روحی و جسمی خود مطمئن باشیم و در صورت بروز مشکل به افراد متخصص مراجعه کنیم.
5 – در کارهای خود برنامه ریزی داشته باشیم تا از سردرگمی رهایی یابیم.
6 – برای رسیدن به موقع سرکار ، قرار ملاقات ها و ... زودتر حرکت کنیم.
7 – وقت خود را طوری تنظیم کنیم که به کارهای مهم خود برسیم
8 – خود را از شر وسایل اضافی و به درد نخور خلاص می کنیم.
9 – شب ها به موقع و به اندازه کافی بخوابیم.
10 – صبح ها زود از خواب بیدار شویم ( سحرخیز باش تا کامروا باشی)
11 – عادت های استرس زای خود را ترک کرده یا تغییر دهیم.
12 – به چشمان خود استراحت دهیم ( گاهی چشم همایمان را ببندیم)
13 – مشکلات را آنچنان که هستند بپذیریم.
14 – نرمش و ورزش را در برنامه ی روزانه خود بگنجانیم.
15 – با آرامش به قدم زدن مخصوصاً در پارک یا محیط های آرام بپردازیم.
16 – در محیط های سرسبز و هوای آزاد( کوه – دشت – اطراف شهر و ...) فریاد بکشیم.
17 – با بچه ها بازی کنیم خصوصاً تاب بازی
18 – از ماساژ بدن توسط دیگران (خصوصاً متخصص) استفاده کنیم.
19 – در وان آب گرم حمام کنیم.
20 – به خاطر مسائل کوچک خود را ناراحت نکنیم، چون که تمام مشکلاتی که با آنها مواجه هستیم از همان چیزهای کوچک تشکیل شده اند.
21 – اگر در مقابل حوادث کوچک توان مقابله نداریم سعی کنیم با آنها بسازیم.
22 – در وضعیت آرامی بنشینیم، چشم های خود را ببندیم و اندیشه خود را بر روی یک لغت، یا صدا و یا جمله ای که دوست داریم، متمرکز کنیم و هر فکر دیگر را از ذهن خارج کنیم.
23 – هنگام بروز استرس ، به طور صحیح و عمیق نفس بکشیم یعنی با یک شماره هوا را به ریه ها وارد کنیم، تا چهار شماره هوا را در ریه ها نگه داریم و با دو شماره هوا را از ریه ها بیرون بفرستیم.
24 – غذا را با آرامش و لذت بخوریم.
25 - سعی کنیم در کمک کردن به دیگران پیشقدم شویم.
26 – تلاش کنیم مثبت اندیش باشیم و به خوبی ها و زیبایی ها فکر کنیم.
27 – بخندیم زیرا خنده یکی از سالم ترین پادزهرهای فشار روانی است.
28 – به موسیقی های آرامش بخش و ملایم گوش کنیم( خصوصاً موسیقی بدون کلام)
29 – در مقابل خواسته های نابجای دیگران «نه» بگوییم.
30 - روی اخبار ناخوشایند تکیه نکنیم.
31 – از ورود سموم بخصوص الکل و تنباکو به بدن جلوگیری کنیم، چون این مواد ابتدا نوعی تسکین موقت ایجاد می کنند اما تعادل بدن را بر هم زده و زمینه بروز استرس را مهیا می کنند.
32 – با دیگران در مورد مشکلات و نگرانی های خود صحبت کنیم.
33 – از روش های آرامش بخش استفاده کنیم( مانند یوگا – مراقبه – هیپنوتیزم – ماساژ – استنشاق هوای تازه )
34 – مصرف ویتامین C برای محافظت در برابر استرس ضروری است.
اگر با رعایت و انجام موارد یاد شده استرس در فرد کنترل نشد و موجب اختلال گردید بایستی به متخصص روانشناس و یا روانپزشک مراجعه شود.

سخنان فیلسوفان

 

" زندگی آنقدر کوتاه است که بعضی ها فقط میرسند کارهای ضروری خود راانجام دهند!!!"  . فرد هند فاین


 


" بدی را با عدالت پاسخ دهید، مهربانی را با مهربانی"  . کنفوسیوس


" در پشت هیچ در بسته ای ننشینید  تا روزی باز شود . راه کار دیگری جستجو کنید  و اگر نیافتید همان در را بشکنید"  . ارد بزرگ




" اگر قرار است  انسان روزی تعادل روحی خود را   از دست بدهد و بشکند بهتر آن است که در جوانی باشد چرا که  بعد از آن  محکمتر وقدرتمند تر زندگی خواهیم کرد!"  . آرید هالاند




" زندگی کردن چون مجموعه ای ست از لایه های زیرین یک سازنده گی عاشقانه ایست که دوباره و دوباره در طول زندگی بازسازی می شود اینرا زمانی باور می کنی که آنرا امتحان کرده باشی!!!"  . بیورنست یئرن



دانایی توانایی به بار می آورد  ، و دانش دل کهن سالان را جوان می سازد .


- گوش شنونده  همیشه در جست و جوی سخن خردمندانه و حکیمانه است .

- خرد برترین هدیه الهی است .



- خرد و دانش مرد دانا در گفتار او هویداست .- کسی که خرد ندارد همواره از کرده های خویش پشیمان و در رنج است .

- بی خردی اسارت بدنبال دارد .و خرد موجب آزادی و رهایی است .


- خرد مانند چشم هستی و جان آدمی است و اگر آن نباشد چگونه جهان را به درستی خواهی گذراند .


- اولین مرحله شناخت آفرینش همانا خرد است چشم و گوش و زبان سه نگهبان اویند که لاجرم هر چه نیکی و شر است از همین سه ریشه می گیرد .و افسوس که بدنبال کنندگان خرد اندکند باید که به سخن دانندگان راه جست و باید جهان را کاوش نمود و از هر کسی دانشی آموخت و یک دم را هم برای آموختن نباید از دست داد .



- خداوند درهای هنر را بر روی دانایان دادگر گشوده است .



- کسی به فرجام زندگی آگاه نیست ، خداوند هم نیازی به عبادت بنده ندارد .

- دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشی .


- به این زمین گرد که بسرعت می گردد بنگر که درمان  ما در آن است و درد ما نیز ، نگاه کن و ببین که نه گردش زمانه آن را می فرساید و نه رنج و بهبودی حال بشر آن را به آتش  می کشد ، نه آرام می شود  و نه همچون ما تباهی می پذیرد . 



- روح و روان  و دل جهان روشن است و زمین را بی دریغ روشن می سازد خورشید از خاور برخاسته بسوی باختر که مسیری درست و بی نظیر است ای آنکه همچون آفتاب لبریز از نور و خردی تو را چه شده است که بر من نمی تابی ؟!! .



- چراغ مایه دفع تاریکی است ، بدی جوهر تاریکی در زندگی آدمی است ، که از آن دوری باید جست .



- بی خردی  است، که بگویم  کسی بدی را بی بهانه (دلیل )انجام می دهد .


- رنج منتهی به گنج را کسی خریدار نیست .


- اگر برای انجام کاری بزرگ ، زمان نداری  .بهتر است بی درنگ آن را به دیگران بسپاری .



- کتاب زندگی گذشتگان ، جان تاریک را روشنی می بخشد .

- این جهان سراسر افسانه است جز نیکی و بدی چیزی باقی نیست .



- فرمان ایزد به جهانداران داد و دهش است .

- کسی که به آبادانی  می کوشد جهان از او به نیکی یاد می کند .


- آنکه آفریننده و با فر است در این جهان رنج های بسیار خواهد خورد .


- از بزرگان تنها رنجهاست که باقی می ماند .


- جایگاه پرستش گران کوهستان است .


- آزادگان را کاهلی ، بنده می سازد .


- فرمانرویانی که گوش به فرمان مردم دارند در زندگی جز رامش و آوای نوش نخواهند شنید .


- کسی که بر جایگاه خویش منم زد بخت از وی روی بر خواهد تافت .


- خسروی بزرگتر ، بندگی بیشتر می خواهد .



- ابلیس مانند نیکخواهان پیش می آید ، ابتدا عهد و پیمان می گیرد ، سپس راز می گوید .


- آنگاه که هنر خوار می گردد جادو ارجمند می شود .


- دیوان که فرمانروا و دست دراز شدند سخن از نیکی را هم  باید مانند راز گفت .

اشعار طنز

زنی دارم ،فلک تایش ندیده**زدستش هوش وعقل من پریده
زرُخسارش نگو رحمت به شادی**زرفتارش دل و قلبم دریده
همه در خواب و در خرناس باشد**که از خرناس او خوابم پریده
اگر صد من عسل ریزی به رویش**نشاید خوردنش این ورپریده
مرتب چشم او دنبال چیزی ست**چه پررویی بوُد این چشم دریده
همه در فکر غیبت یا که تهمت**زاین کارش جهنم را خریده
بگیرد او زمن ایراد بسیار**نباشد فکر من این خیرندیده
کند خود را بَزَک چون دلقک سیرک**به روی گونه اش ، سرخاب ماسیده
کنم بهرش فراهم هرچه خواهد**میان خوردنیها او چریده
اگر با او روم اندر خیابان**طلا چون دید پاها یش سُریده
به شعر آورد شاعر حال و روز بنده**چوخواندم شد روان اشکم زدیده

پشت هر مرد یه زن باهوش وجود داره

خانم باربارا والترز که از مجریان بسیار سرشناس تلویزیون های معتبر آمریکاست سالها پیش از شروع مبارزات آزادی طلبانه افغانستان داستانی مربوط به نقشهای جنسیتی در کابل تهیه کرد. در سفری که به افغانستان داشت متوجه شده بود که زنان همواره و بطور سنتی 5 قدم عقب تر از همسرانشان راه می روند.

خانم والترز اخیرا نیز سفری به کابل داشت ملاحظه کرد که هنوز هم زنان پشت سر همسران خود قدم بر می دارند و...

علی رغم کنار زدن رژیم طالبان، زنان شادمانه سنت قدیمی را پاس می دارند.

خانم والترز به یکی از این زنان نزدیک شده و می پرسد: چرا شما زنان اینقدر خوشحالید از اینکه سنت دیرین را که زمانی برای از میان برداشتنش تلاش می کردید همچنان ادامه می دهید؟

این زن مستقیم به چشمان خانم والترز خیره شده و می گوید: بخاطر مین های زمینی!!

کمربند

کیف مدرسه را با عجله گوشه ای پرتاب کرد و بی درنگ به سمت قلک کوچکی که روی تاقچه بود ، رفت .
همه خستگی روزش را بر سر قلک بیچاره خالی کرد . پولهای خرد را که هنوز با تکه های قلک قاطی بود در جیبش ریخت و با سرعت از خانه خارج شد . وارد مغازه شد . با ذوق گفت : ببخشید آقا ! یه کمربند می خواستم . آخه ، آخه فردا تولد پدرم هست ... . - به به . مبارک باشه . چه جوری باشه ؟ چرم یا معمولی ، مشکی یا قهوه ای ، ...

پسرک چند لحظه به فکر فرو رفت .
- فرقی نداره . فقط ... ، فقط دردش کم باشه